ناباروری یكی از بحرانهای زندگی به شمار میرود كه استرس زیادی بر زوجهای نابارور وارد میكند و میتواند از راههای مختلف، سلامت روانی آنها را تهدید نماید. ناباروری میتواند باعث اختلال در كیفیت زندگی زناشویی و كاهش صمیمت و ترس از پایان رابطه زناشویی، درماندگی و گاهی تظاهرات افسردگی بالینی و سایر اختلالهای روانی شود. پژوهشها نشان دادهاند كه تجربه استرسزای ناباروری با طیف گسترده آسیبهای روانشناختی از جمله كاهش سطوح عزت نفس، افزایش سطح تنش، اضطراب، افسردگی، عصبانیت، احساس حقارت، احساس ناكارآمدی، اختلال كاركرد جنسی و مشكلات زناشویی ارتباط دارد.
تاثیر روانشناختی ناباروری بر زندگی زناشویی زوجین نابارور اغلب با كشمكشها و درگیریهای خانوادگی همراه است. در بررسیهای بسیاری؛ افراد نابارور، نارضایتی بیشتری را نسبت به خود و ازدواجشان اظهار كردهاند.
یک محقق به نام دیویس به بررسی اثرهای ناباروری بر روابط شخصی، بین فردی و اجتماعی پرداخته و كنارهگیری اجتماعی و استرس بیش از اندازه را در ارتباطهای زناشویی، بین فردی و اجتماعی پیامد آن میداند.
امروزه متخصصان ناباروری، روشهای گوناگونی را برای درمان زوجهای نابارور به كار میبرند. درمان با روشهای نوین باروری، پیچیده و با استرس همراه است ، به طوریكه استرس و پیامدهای روانی آن ممكن است عامل مزاحمی در موفقیت درمانی ناباروری به شمار رود.
محقق دیگری به نام مسترز و همكارانش (1987) اقدامات و درمانهای پزشكی را برای دورهای كوتاه هر چند كه بسیار دشوار باشند، قابل تحمل میدانند ولی درمانهای پزشكی برای بیماریهای بلندمدت را بسیار طاقتفرسا میشمارند. از اینرو باید برای بیمارانی كه دارای بیماریهای مزمن هستند، خدماتی كه افزون بر درمان پزشكی به بهبود كیفیت زندگی آنان میانجامد، همچون خدمات مشاوره و رواندرمانی در كلینیكهای ناباروری، ارایه شود. پژوهشهای انجام شده در زمینه كیفیت زندگی زنان نابارور نیز مشاوره و مداخلههای روانی را لازمه كمك به این گونه زنان دانستهاند.
شناخت كیفیت زندگی و تاثیر مداخلات درمانی (روانپزشكی و روانشناسی) در افراد نابارور میتواند گام موثری در رسیدن به این اهداف و مقدمه پژوهشها و بررسیهای دقیقتر و كاملتری در این زمینه در كشور باشد. به نظر میرسد نارضایتی زناشویی در زنان بیش از مردان است كه شاید مربوط به علاقه زیاد زنان به داشتن فرزند در مقایسه با مردان باشد.
همچنین میزان رضایتمندی زناشویی در گروه تحصیلی دیپلم و بالاتر بیشتر است و درمانهای روانپزشكی و مشاورهای بیشترین تاثیر را در این گروه داشته و افزایش رضایتمندی از زناشویی را به دنبال داشته است. درمانهای روانپزشكی (دارویی – رواندرمانی) در زنان خانهدار بیش از زنان شاغل، در گروه سنی 25-19 سال بیش از سایر گروههای سنی و همچنین در كسانی كه طول مدت ناباروری آنان كمتر از پنج سال بوده، موثرتر واقع شده و افزایش بیشتر رضایتمندی زناشویی را در پی داشته است .از انجایی که مشکلات روانی عامل مهمی در عملکرد روش درمان و کاهش پاسخ دهی بدن بیمار در درمان های نازایی میشود و باز اگر در روند درمان افزایش ناکامی و شکست های احتمالی دیده شود ، این مشکلات افزایش می یابد. در مردان افسردگی؛ استرس ، احساس گناه دیده می شود که منجر به ناتوانی جنسی با منشاء روانی می شود و این خود احساس بی لیاقتی همراه دارد که ناباروری را تشدید می کند . استرس و اضطراب نیز بر مشکلات جنسی با عوارضی مثل مشکلات نعوظ و انزال زودرس می افزاید و این مشکلات خود موجب بی ثباتی ذهنی - روانی شده و ناتوانی جنسی را تشدید می کند. در مقالهای که مورد مطالعه قرار دادیم اضطراب بیماران بر اساس آزمون اضطراب اسپیلبرگر که قدرت اعتبار و اطمینان آن مورد تایید است ، ارزیابی شده است و همچنین نتایج تحقیقات دانشگاهی نشان می دهد که اضطراب و افسردگی ، از طریق کاهش میزان لانه گزینی جنین در کاهش میزان بارداری نقش دارد. البته نیاز هست که این مطالعه در تعداد بیشتری از بیماران با تمرکز بیشتر بر فاکتورهای هورمونی و موضعی آندومتر و بررسی میزان لانه گزینی صورت گیرد با توجه به اهمیت و تاثیر این عوامل در کاهش باروری و همچنین برای کنترل اضطراب و افسردگی و بالا بردن سطح سلامت روان در دوران درمان به دو راهکار اشاره میکنیم :
- فراگرفتن مهارت حل مسئله
- تقویت سخت رویی
مهارت حل مسئله :
نکاتی که با رعایت آنها قادر به تقویت مهارت حل مسئله خواهید بود،
- تعریف و بررسی علت مشکل
- ایجاد گزینههای راه حل
- ارزیابی و انتخاب گزینهها
- اجرای راهکار